در حال بار گذاری
امروز: سه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

تندرستی > افکار ما چقدر روي سلامتي ما تاثير دارند

گروه تندرستي:طرز فکر ما درباره زمان، پيري و بيماري مي‌تواند به طرز شگفت‌انگيز بر سلامتي، رفتار و تندرستي ما تاثير بگذارد.

    گروه  تندرستي:طرز فکر ما درباره زمان، پيري و بيماري مي‌تواند به طرز شگفت‌انگيز بر سلامتي، رفتار و تندرستي ما تاثير بگذارد.
    مي‌گويند زمان همه‌ي زخم‌ها را التيام مي‌دهد. اما متخصصان پزشکي به شما خواهند گفت که زمان مورد نياز براي بهبودي پس از جراحت مي‌تواند بسيار متفاوت باشد. براي مثال، سن، سبک زندگي و سطح حمايت اجتماعي همه روي سرعت بهبودي بدن فرد تاثير دارند.افکار نيز مي‌توانند نقش بسيار قدرتمندي در سرعت بهبودي ما ايفا کنند. در آزمايشي، گروهي از پژوهشگران آزمايش کردند که آيا انتظارات افراد درمورد مدت زماني که طول مي‌کشد تا بهبود پيدا کنند، مي‌تواند روي زمان واقعي بهبودي تاثير بگذارد يا خير.
    پژوهشگران دريافتند درک افراد از سرعت گذر زمان بر سرعت بهبودي زخم‌هايشان تاثير دارد. اين پژوهش تازه‌ترين مطالعه از مجموعه‌ي بزرگ‌تري از شواهدي است که بر وحدت ذهن و بدن تاکيد مي‌کند.
    در طول 45 سال گذشته، اعضاي آزمايشگاه الن لانگر، استاد دانشگاه هاروارد روش‌هايي را مطالعه کرده‌اند که در آن ذهن بر فيزيولوژي بدن تاثير مي‌گذارد.وقتي افراد ذهن و بدن را به جاي واحدهاي تفکيک‌پذير به شکل هويتي واحد درک مي‌کنند، متوجه مي‌شوند که چگونه ذهن روي سلامتي و تندرستي کنترل دارد. آنچه در ذهنمان مي‌گذرد، روي بدنمان نيز تاثير خواهد داشت.
    اولين آزمايش اين مفهوم، آزموني بود که لانگر در سال 1979 طراحي و اجرا کرد. در آن مطالعه، مردان مسن در فضاي بازسازي‌شده‌اي قرار داده شدند که به‌نظر مي‌رسيد 20 سال قبل وجود داشته است و داراي اثاثيه و مجله‌هاي قديمي بود.
    درک افراد از سرعت گذر زمان بر سرعت بهبودي زخم‌هايشان تاثير دارد
    از مردان خواسته شد مانند زمان جواني خود زندگي کنند. آن‌ها رويدادهاي گذشته را به شکل زمان حال وصف مي‌کردند، گويي درحال‌حاضر اتفاق مي‌افتند. نتايج شگفت‌آور بود. بدون هيچ مداخله‌ي پزشکي، شنوايي، بينايي، حافظه و قدرت آنها بهبود يافت. همچنين ظرف چند روز در عکس‌ها به‌طور چشمگيري جوان‌تر به‌نظر مي‌رسيدند.آزمايشگاه لانگر شواهد بيشتري از وحدت ميان ذهن و بدن پيدا کرده و نشان داده است انتظار خستگي مي‌تواند موجب شود مردم احساس خستگي بيشتري کنند و فکر کردن به اينکه سرما خواهيد خورد، با افزايش احتمال ابتلا به سرماخوردگي همراه است.
    در مطالعه‌اي ديگر، افرادي که انتظار فوايد خاصي مانند کاهش وزن را از ورزش داشتند، اين مزيت‌ها را مشاهده کردند، درصورتي‌که افراد ديگري که همين فعاليت‌ها را انجام داده، اما انتظار کاهش وزن نداشتند، شاهد چنين تغييراتي نبودند.
    در مطالعه‌ي اخير در مورد بهبود زخم، پژوهشگران به‌طور دقيق‌تر به بررسي اين موضوع پرداختند که انتظارات چگونه بهبودي از آسيب فيزيکي را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد.پژوهشگران 33 شرکت‌کننده را انتخاب کردند تا سه بار تحت رويه‌اي کنترل‌شده قرار گيرند که موجب کبودي خفيف پوست مي‌شد. در هر مورد، دوره‌ي 28 دقيقه‌اي التيام وجود داشت و دراين‌بازه زماني از افراد خواسته شد در فواصل زماني مشخص نظرسنجي را پر کنند.
    پژوهشگران آزمايش را در دو شرايط اجرا کردند. در شرايط زمان سريع که در آن به شرکت‌کنندگان گفته شد هر هشت دقيقه به نظرسنجي پاسخ دهند و به آن‌ها زمان‌سنجي داده شد که بدون اينکه بدانند با سرعت دو برابر کار مي‌کرد.
    درنتيجه، هر دقيقه واقعي معادل دو دقيقه روي تايمر بود، به‌طوري‌که کل 28 دقيقه شبيه 56 دقيقه تند به‌نظر مي‌رسيد. در سناريوي زمان آهسته، نظرسنجي هر دو دقيقه انجام مي‌شد و تايمر با سرعتي معادل نصف سرعت معمول به پيش مي‌رفت. در اين شرايط دوره 28 دقيقه‌اي مانند 14 دقيقه کند به‌نظر مي‌رسيد.وقتي شرکت‌کنندگان فکر مي‌کردند زمان بيشتري سپري شده است، زخم‌هايشان سريع‌تر بهبود پيدا مي‌کرد و وقتي فکر مي‌کردند زمان کمتري سپري شده است، زخم‌هايشان ديرتر بهبود مي‌يافت. اين درحالي بود که زمان واقعي سپري‌شده در هر دو حالت يکسان بود. پژوهشگران درحال تکرار اين آزمايش‌ها روي افرادي هستند که درحال بهبودي پس از جراحي فتق، آب مرواريد و جراحي دندان هستند.
    باورهاي ضمني درمورد زمان فقط روي بهبود سلامتي ما تاثير ندارد. طبقه‌بندي‌ها و برچسب‌هاي تشخيصي نيز روي روند بهبودي اثر دارند و متخصصان پزشکي بايد درمورد انتخاب آن‌ها دقت کنند. به‌عنوان مثال، از ديدگاه متخصصان غدد، تفاوت مهمي بين افرادي که در نوعي آزمايش هموگلوبين به نام A1C که سطح قند خون را اندازه‌گيري مي‌کند، نمره 5.6 يا 5.7 مي‌گيرند، وجود ندارد.
    اما طبق پروتکل استاندارد پزشکي، هر فردي که داراي A1C پايين تر از 5.7 است، داراي سطوح طبيعي و هر کس که بالاتر از اين آستانه است، به‌عنوان مرحله‌ي پيش‌ديابت درنظر گرفته شود. در مطالعه‌اي که اخيراً براي انتشار پذيرفته شد، پژوهشگران داده‌هاي 3984 نفر را که نمره 5.6 يا 5.7 گرفته بودند با هم مقايسه کردند و تفاوت‌هاي قابل‌توجهي در روند پزشکي بعدي آن‌ها پيدا کردند.
    افرادي که برچسب پيش‌ديابت را دريافت کردند، طي ده سال بعد افزايش قابل‌توجهي در نتايج A1C را تجربه کردند و اغلب دچار ديابت ‌شدند. ازآن‌جا که دو گروه عملا در ابتدا يکسان بودند، منطقي‌ترين نتيجه اين است که تفاوت‌هاي بعدي نتيجه‌ي برچسب تشخيصي بود.درحالي‌که پزشکان ممکن است با افرادي که وضعيت آن‌ها پيش‌ديابتي طبقه‌بندي مي‌شود، رفتار متفاوتي داشته باشند، بسياري از متخصصان به بيماران داراي نمره 5.6 يا 5.7 توصيه‌هاي مشابهي ارائه مي‌کنند: اينکه ميزان قند خون بيمار کمي بالا است و تغييرات سبک زندگي مي‌تواند کمک‌کننده باشد.
    زندگي سالم تابعي از تفکر سالم است
    پژوهشگران بر اين باورند که افراد داراي طبقه‌بندي مختلف، انتظارات متفاوتي از خودشان داشتند. هنگامي که براي وضعيت پزشکي خاصي آستانه تعيين مي‌کنيم، افرادي که با تفاوت ناچيزي بالاي آن مرز قرار مي‌گيرند و افرادي که با تفاوت اندکي در پايين آن آستانه قرار مي‌گيرند، تصورات بسيار متفاوتي درمورد سلامتي خود پيدا مي‌کنند.هر فردي در طول زندگي باورهاي مختلفي درمورد نحوه عملکرد و معناي سالم بودن دست پيدا مي‌کند. اغلب اين ايده‌ها منعکس‌کننده‌ي مفروضات اصلي ما در مورد جهان هستند و غالبا به شکل ناخودآگاه روي ما تاثير مي‌گذارند.
    همان‌طور که فرد ممکن است براساس تجريبات گذشته سوگيري‌ها يا ترجيحاتي به دست آورد، افراد باورهاي ضمني نيز ايجاد مي‌کنند که روي سلامتي آن‌ها اثر دارد. براي مثال، ممکن است فردي فکر کند که مي‌تواند نشانه‌هاي بيماري شدن يا پير شدن را در خود تشخيص دهد. انتظارات آن‌ها، احساس و طرز فکر و کاري که انجام مي‌دهند، بر اتفاقات بعدي تاثير مي‌گذارد.
    اگر بخواهيم فراتر برويم، زندگي سالم نيز که بدون شک تابعي از انتخاب‌هاي سالم مانند استفاده از کرم ضد آفتاب و مسواک زدن است، تابعي از تفکر سالم است.همان‌طور که لانگر استدلال مي‌کند، بيشتر مردم اغلب اوقات بدون تامل عمل مي‌کنند، زيرا درگير افکار گذشته‌ي خود هستند که موجب مي‌شود از شرايط زمان حال غفلت کنند. اما ما مي‌توانيم افکار و باورهاي ضمني خود را مورد توجه قرار دهيم و خصوصا زماني که حالت منفي دارند، آن‌ها را زير سوال ببريم.
    به گزارش  امانت به نقل از زوميت، انتظار بهبودي ديرتر يا فکر کردن به اين موضوع که به حدي ضعيف هستيم که نمي‌توانيم از پس موقعيت خاصي برآييم، از اين دسته باورهاي منفي هستند.مي‌توانيم از خود سؤالاتي بپرسيم: از کجا مي‌دانيم اين ايده‌ها دقيق هستند؟ کدام تجربيات گذشته و موقعيت‌هاي پيشين ممکن است بر باورهاي ما تاثير بگذارند؟ آيا باورهاي جايگزين معتبرتري وجود دارد که بايد درنظر گرفته شوند؟ وقتي باورهاي مثبت‌تري را تکرار کنيم، مي‌توانيم آن‌ها را بپذيريم، سپس افکار احساسات و اعمال ما نيز تغيير خواهد کرد.

نظر خود را بنویسید ...

نظر سنجی