در حال بار گذاری
امروز: جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳

دین و اندیشه > نياز به توجه و هنجارشکني اجتماعي

طه اسداللهي گروه دين و انديشه: ارتباط با ديگران و دريافت توجه و تحسين از سوي ديگران يکي از نيازهاي فطري انسان است.

     گروه دين و انديشه: ارتباط با ديگران و دريافت توجه و تحسين از سوي ديگران يکي از نيازهاي فطري انسان است.
     فرد از بد تولد نياز دارد تا مورد توجه قرار گيرد و در کنار نيازهاي مادي که لازمه¬ حيات وي هستند؛ به حمايت اجتماعي و البته عاطفي از سوي ديگران نيازمند است. بنظر نمي‌¬رسد که هيچ¬گاه فرد از ارتباط موثر با ديگران بي¬‌نياز باشد. به همين دليل است که مجازاتي مثل زندان انفرادي يکي از سخت‌¬ترين شکنجه¬‌ها محسوب مي‌¬شود. چرا که روح فرد را تحت فشار شديد قرار داده و به سمت پذيرش شرايطي سوق مي¬‌دهد که ممکن است مورد پسند فرد نباشد.
    با توجه به مقدمه¬ ذکر شده؛ هنگامي که فرد در دايره¬ ارتباط و توجه ديگران نباشد، يا درک درستي از اين امر نداشته باشد يا ميزان توجه و ادراکي که از ديگران دريافت مي‌¬کند وي را ارضا نکند، براي تغيير اين شرايط تحت فشار بوده و سعي مي¬‌کند دست به تغيير وضعيت بزند. مثل محبوسي که براي پايان دادن به تنهايي سلول انفرادي خود حاضر است با زندان¬بان همکاري کند. همه¬ کساني که کودک خردسال دارند چنين تجربه‌¬اي داشته‌¬اند که کودک وقتي به هردليل حس کند از سوي ديگران حمايت کمتري دريافت مي¬‌نمايد دست به جلب توجه مي‌¬زند حتي اگر نداند که اين جلب توجه بايد چگونه باشد و ممکن است به عصبانيت و ناراحتي ديگران منجر شود. ولي کودک خود را موفق مي¬‌داند؛ چرا که در هرصورت در مرکز توجه ديگران قرار گرفته است، هرچند نمي‌¬داند و هنوز نياموخته است که اين توجه اوليه‌ ممکن است طرد شدن را درپي داشته باشد. آنچه اين¬جا مهم است، تعامل با محيط و حس تعلق با ديگران است.
    هنگامي که فرد ياد نگرفته باشد چگونه بايد با اطرفيان خود به درستي تعامل کند يا توجه و حمايت کافي از آنان دريافت کند، با الگوهاي غلط و پرخاش يا هنجارشکني در رفتار توجه ديگران را به خود جلب مي¬‌کند. به عنوان مثال زوجيني که نمي ¬دانند تعامل درست چيست.
     آنان براي ارضاي ميل به مباشرت با همسر خود به بحث و پرخاش روي مي¬ آورند. چون به هردليلي نمي -توانند با همسر خود تعامل عاطفي درستي برقرار کنند. اما به نظر بسياري از روان شناسان همين تعامل پرخاشگرانه و گاهي آزار دهنده براي ديگران از عدم ارتباط و يا طلاق عاطفي بسيار بهتر است.
    در بسياري از موارد همين رفتارها را از فردي که به قدر کافي حمايت دريافت نکرده باشد در جامعه مشاهده مي¬‌کنيم. بسياري از افرادي که دست به رفتارهاي هنجارشکن در جامعه مي‌¬زنند از خانواده سالم برخوردار نيستند يا ارتباط درستي با والدين خود ندارند. فرد هنگامي که از سمت خانواده و جامعه¬ توجه و حمايت کافي دريافت نمايد با آنان احساس تعلق داشته و با آرامش مي‌-تواند زيست کند. اما اگر اين نياز به درستي تامين نشود، فرد براي نياز اوليه¬ خود مجبور به رفتارهاي هنجارشکنانه مي¬¬‌شود تا اين توجه را به هردليلي دريافت کند. مثل کودکي خردسال که حس مي‌کند مادرش به او توجه کافي ندارد.
    اين مساله را در الگوهاي رفتاري و سبک پوشش در جامعه بسيار مشاهده مي ¬کنيم. به عنوان مثال اگر فرد حس کند درک و توجه کافي از خانواده¬ خود دريافت نمي¬‌کند از پوشش و رفتار گروه¬هاي ديگري تبعيت خواهد نمود تا توجه و حمايت ديگران را دريافت کند.
    اين امر که فرد نياز دارد مورد تحسين ديگران باشد انسان را مجبور خواهد نمود تا ويژگي¬هايي کسب کند که توجه ديگران را برانگيزد. نکته¬ مهم اين¬جاست که اگر فرد از تجربه و بلوغ کافي برخوردار نباشد اين توجه را به ابتدايي‌¬ترين ويژگي¬‌هاي شخصيتي مثل ظاهر سوق خواهد دارد.
     فرد با اضافه کردن ويژگي‌¬هايي به ظاهرش خود را در مرکز توجه ديگران قرار مي¬‌دهد تا نيازي که از خانواده تامين نشده از ديگران مطالبه کند. هرچند مثل يک کودک خردسال نمي‌¬داند که نتيجه¬ امر ممکن است مطلوب نباشد.
    به گزارش امانت به نقل از تسنيم،پس اگر به دنبال حفظ سلامت و آرامش در جامعه هستيم بايد به خانواده‌¬ها و افراد آموزش دهيم که نسبت به عزيزان خود وظيفه دارند تا ابتدا شاهد آسيب آنان نباشند و بعد جامعه به محيطي براي ناهنجاري بدل نشود.

نظر خود را بنویسید ...

نظر سنجی