محمدمهدي سيدناصري
گروه فرهنگي: به عقيده بسياري از کارشناسان يکي از مهمترين اقشاري که در مواجه با محيط ديجيتال در معرض خطرات و تهديدات مختلف قرار دارند، کودکان هستند.
امروزه اهميت و تأثير رسانهها و سرگرميهاي مجازي در شکلدهي افکار و رفتارکودکان تأثيري عميق است که ميتواند جوامع را تحت تأثيرات مثبت و منفي خود قرار دهد. هماکنون دسترسي آزاد و آسان کودکان به دنياي اينترنت چنان افزايش يافته که ساختارهاي اجتماعي جديدي حول اين فضا در حال شکلگيري است که باعث افزايش سرعت تغييرات و به هم خوردن نظم سنتي در آموزش و پرورش کودکان شده است.
البته در کنار همه اين پيشرفتها، همهگيري کرونا و قرنطينه عمومي، نيز به روند تحولات ديجيتال شتاب بخشيد و کودکان، بيش از پيش غرق در محيط ديجيتال شده و رد پاي تکنولوژي در زندگي آنها پررنگتر و جديتر شد. حقيقت اين است که هماکنون بشر شاهد تولد نسلي ديگر از نسل زد يا نسل آلفا است.
نسل آلفا جديدترين نسلي است که پس از سال 2010 در دنيايي کاملاً ديجيتالي به دنيا آمد. از آنجا که محيط آنها هيچ شباهتي به محيط نسلهاي گذشته ندارد، تربيت آنها براي والدينشان که در جهاني نسبتاً پنهان به دنيا آمدهاند با چالشهاي جالبي روبهرو ميشود. از آنجا که تولد نسل آلفا همچنان در حال انجام است، دامنه سني آنها از صفر تا 10 سالگي است.
بسياري هنوز نوزاد هستند و بزرگترين آنها کلاس پنجم است.
در واقع کودکان را که بهموجب سن کم و استفاده زياد از اينترنت »بوميان ديجيتال« ناميدهاند، اينترنت را بهعنوان ابزاري براي يادگيري، برقراري ارتباط، به اشتراکگذاري اطلاعات و مشارکت در زندگي اجتماعي به کار ميبرند و استفاده از اينترنت و فضاهاي آنلاين، زندگي آنها را تحت تأثيرات بسيار قرار داده و در کنار فضايي که براي خودباوري و پيشرفت آنها ايجاد کرده است، چالشهاي زيادي در حوزههاي مختلف نيز ايجاد ميکند. با توجه به اينکه اهميت و تأثير منفي رسانهها و سرگرميهاي ديجيتال و دنياي مجازي در کودکان بر کسي پوشيده نيست، موضوعِ جديِ حمايت از حقوق کودکان در برابر اين فناوري شگفت و پرقدرت يکي از مباحث علمي و اجتماعي مهم اين روزهاست.
يکي از راهکارهاي مهم و بسيار مؤثر بالا بردن سواد ديجيتال و حقوقي کودکان از طريق کتابخوان کردن آنها است، زيرا ما با نسلي از کودکان روبرو هستيم که از ويژگيهايي همچون برخوردارند؛ .
1- تحصيل کرده ترين نسل تاريخ خواهند بود، 2- اهل فن و دوستدار تکنولوژي هستند، 3- هوش مصنوعي واقعيتِ آنهاست، 4- يادگيري آنها بسيار شخصي است، 5- شبکههاي اجتماعي شيوه رايج تعامل آنها خواهد بود، 6- آنها اقتصاد شراکتي را دوست ندارند ،7- آنها در چارچوب قوانين بازي نميکنند.
از مهمترين تأثيرات فرهنگ کتابخواني بر فرهنگ جامعه بايد گفت که، در يک جامعه که افراد آن اهل مطالعه هستند، مردم و مسئولان به تفاوت انديشه اعتقاد دارند، به ساختار، رويه، قانون، آئيننامه اعتقاد دارند.
حقوق شهروندي را رعايت ميکنند. در همين راستا صاحبان انديشه معتقدند ملتهايي که فرهنگ مطالعه و کتابخواني در بين آنان رواج بيشتري داشته توانستهاند فرهنگي بهمراتب ماندگارتر و پوياتر از خود بر جاي بگذارند و ميراث فرهنگي و هويتي، دستاوردهاي عالمان و فرهيختگان خود را به نسلهاي بعد انتقال دهند.
در اين مسير برنامهريزي صحيح فرهنگي علاوه بر حفظ هويت ملي و قومي عاملي است که منجر به خودشناسي و ايستادگي در مقابل هجوم فرهنگهاي ديگر ميشود و به حفظ فرهنگ خودي ميانجامد. کتاب و کتابخواني يکي از مؤلفههاي مهم فرهنگي هر جامعه است و لزوم توجه به آن بر هيچکس پوشيده نيست.
در کنار اهميت مطالعه در جامعه، موضوع انس کودکان نسل آلفا با کتاب نيز بسيار قابل توجه و مهم است.
از آن جايي که کتاب دريچه ورود به دنياي حيرتانگيز علم و دانش است و يکي از مهمترين روشهاي افزايش توانمنديهاي کودک به شمار ميرود، همگان بايد توجه ويژهاي نسبت به فرهنگسازي و نهادينه شدن عادت مطالعه در کودکان داشته باشند.
بهخصوص که در دوره پس از کرونا و خلق فناوري بلاکچين و ظهور و گسترش روز افزون پديدههاي جديد تکنولوژيک در زندگيهاي مان و وابستگي کودکان به عنوان آسيب پذيرترين قشر جامعه به ابزار ديجيتال، مطالعه و کتابخواني در کودکان دچار آسيب شده و فضاي مجازي و ابزارهاي ديجيتال تا حدود بسياري جاي کتابخواني را در کودکان گرفته است.
کودکي که کتاب ميخواند تمريني براي کسب مهارتهاي مختلف اجتماعي را تجربه ميکند.
او با شنيدن قصهها تعامل، گفتوگو، خوب گوش دادن، احترام به ديگران و افزايش گنجينه واژگاني را تمرين ميکند. در کنار آن، مطالعه در آمادگي براي بهتر خواندن و نوشتن، تقويت تخيل و نيروي ابتکار، پرورش خلاقيت و کنجکاوي، افزايش تمرکز، يادگيري روشهاي حل مسأله و آمادگي کودک براي ورود به مدرسه بسيار تأثيرگذار است. همچنين کتابخوانيِ مشارکتي نيز تمريني براي تقويت ارتباط کودک با والدين است. به گونهاي که بدون تکيه بر قصه، کودک را در شخصيتپردازي، توصيف و پايانبندي داستان سهيم کنيم تا خودش با تخيل و همذاتپنداري قصهها را بسازد. نکته مهم اين است که وقتي پدر و مادري خود اهل مطالعه باشند و کودک آنها را علاقهمند و پيگير کتاب ببيند، قطعاً با الگوبرداري به کتاب خواندن علاقهمند ميشود.
در واقع تقليد مقطع مهمي از مراحل رشد کودک بوده و در اين راستا والدين بايد الگوهاي مناسب رفتاري براي کودک خود باشند. يک نکته بسيار قابل توجه اين است که انتخابهاي نسل آلفا به شدت تحت تأثير انتخابهاي والدين آنهاست. ما بارها به چشم ديدهايم که والدين بهترين انتخابها را براي فرزندانشان دارند.
پس صِرف گفتن به کودک، او کتابخوان نخواهد شد و بايد بعد از الگودهي مناسب، با برنامهريزي و ايجاد بستر درست مثل گنجاندن ساعت کتابخواني روزانه و تهيهي کتابهاي مورد علاقه و مناسب کودک، عادت کتابخواني را در او ايجاد کرد. با توجه به اينکه نميتوان فناوري و تکنولوژي را ناديده گرفت و از زندگي حذف کرد، بايد با بکارگيري روشهاي خلاقانه و تازه در بستر خانواده و جامعه، آن را کنترل کرد و با نظارت و مديريت ارتباط کودکان با ابزار ديجيتال و ايجاد جايگزينهاي جذاب و مناسب، اين وابستگي را به حداقل رساند و جايگاه کتاب و کتابخواني را در زندگي کودکان بالا برد.
به گزارش امانت به نقل از مهر،استفاده از ظرفيتهاي فناوري ديجيتال در سطح اجتماع و نهادهاي آموزشي و فرهنگي در ترويج عادت کتابخواني در جامعه گام ديگري در ايجاد تعامل بين کتاب و سرگرميهاي ديجيتال است.
استفاده از ابزار ديجيتال براي معرفي کتاب به کودکان، توليد نسخههاي الکترونيک کتاب و کتابهاي صوتي مناسب و استاندارد ميتواند سبب شود تا کودکان از ابزار ديجيتالي که در اختيار دارند بهينهتر استفاده کنند و زماني را که در فضاي مجازي سپري ميکنند، به مطالعه و کسب دانش بپردازند.
کودکان مهمترين دارايي هر خانواده محسوب ميشوند و والدين از بدو تولد تلاش ميکنند فضايي سالم براي رشد و پرورش آنان فراهم کنند. والدين به فرزندان خود کمک ميکنند رشد کنند، ببالند و تا رسيدن به آيندهاي روشن همراه آنان هستند. بايد گفت خانواده رکن بنيادين پرورش جسمي، روحي و اجتماعي کودک است و تربيت فرزندان از دشوارترين، حساسترين و پرثمرترين وظايف بشري به ويژه والدين است که نتيجه نهايي آن، هم به خانواده و هم به جامعه بازميگردد.