زهرا ميرزايي
گروه دين و انديشه: منش و هويت ملي و گروهي اعضاي هر ملت و گروه، در طي تربيت و پرورش اعضاي آن گروه، بر اساس معيارها و الگوهاي رفتاري و تربيتي شکل ميگيرد که اين منش و هويت، به خوبي در رفتارها و کنشهاي افراد مشخص و آشکار است.
کارکرد اين الگوها، ايجاد نوعي مشابهت و همانندي ميان کنشهاي اعضاي جامعه است؛ به گونهاي که افراد نسبت به رفتارهاي ديگران احساس آشنايي ميکنند.
اين احساس موجب همبستگي و اتحاد و ارتباط فکري و عملي ميان افراد ميشود. اجتماعي شدن فرد طي فرآيند جامعه پذيري وي به وقوع ميپيوندد.
جامعهپذيري فرآيندي است که فرد طي آن با ارزشها، عقايد، هنجارها، رسوم، آداب پذيري و شعائر جامعه خويش آشنا ميشود و شيوههاي زندگي اجتماعي را فرا ميگيرد و به عنوان يک عضو جامعه آمادگي عمل را پيدا ميکند. انسانها در فرآيند پذيرش ارزشها و هنجارها ياد ميگيرند که چگونه بايد با دروني سازي اين هنجارها و ارزشها، نيازهاي زيستي اجتماعي خود را به شيوهاي قابل قبول برآورده سازند. نظم و ثبات در جامعه، ماحصل دروني سازي و عمل به اين ارزش¬ها و دستورات فرهنگي است.
جامعهپذيري افراد در امر پوشش، فرآيندي پيچيده و جمعي است که توسط نهادها، سازمانها، مؤسسات و گروههاي متفاوت و متنوعي انجام ميگيرد. اما نکته مهم اين است که موفقيت و تدوام اين فرآيند، در گروي ارتباط تنگاتنگ، با همکاري و هماهنگي ميان اين سازمانها و نهادها است؛ ارتباطي که در عين حال، استقلال و هويت هر يک از اينها را بايد حفظ نمايد. ارتباط نهادي ميان نهادها و مؤسسات يک نظام، امري دائمي و هميشگي است که هم در جوامع سنتي وجود داشته و هم در جوامع امروزي و مدرن وجود دارد؛ اما نکته مهم ميزان تداخل هر يک از اين نهادها در امور و فعاليتهاي ذاتي نهادهاي ديگر است.
بهنظر ميرسد در امر جامعهپذير کردن فرد پيرامون رعايت هنجارهاي پوششي در جامعه که هم مطابق با اصول فرهنگي و بخشي از آموزههاي ديني يک ملت است، نهادهاي مهمي به صورت خاص دخالت دارند که در اين بين ميتوان به اين موارد اشاره کرد. ابتدا خانواده که مهمترين نهاد اجتماعي کردن افراد است.
سپس مراکز آموزشي مثل مدارس قرار دارند که از طريق منابع و کتب و تعاملات اجتماعي دانشآموز ضرورت ميپذيرد. مورد بعدي وسايل ارتباط جمعي است که به صورت خاص امروزه فضاي مجازي بستر ويژهاي براي اين فرآيند است. پس از آن گروههاي همسال قرار دارند که در دوره نوجواني تأثيري ويژه بر فرد دارند. همچنين دولت و نهاد حاکميت با نوع سياستهاي خود بر اين امر مؤثر است و در نهايت نهاد مبلغين ديني به دليل گره خوردن امر پوشش با مفهوم حجاب و حيا و تقوا بسيار در اين ميان حائز اهميت است.
به گزارش امانت به نقل از مهر،هر يک از نهادها و سازمانهاي اجتماعي، نقش خاصي در شبکه روابط اجتماعي دارند.
هر نهاد و سازماني بر اساس نقش خاصي که در شبکه روابط اجتماعي دارد، وظايف و تعهدات ويژهاي نيز به عهده دارد که موظف به انجام آنها است؛ مثلاً مهمترين وظيفه نهادهاي علمي و آموزشي، در نظام شبکه روابط فرهنگي جامعه، اقناع ذهني افراد بر اساس گفتگو و مباحثه براي رسيدن به يک اجماع و تحت تأثير قراردادن طرف ديگر است.
از اين رو، تمام تلاش نهادهاي علمي و آموزشي کشور بايد در جهت بحث و گفتگو در زمينه حجاب و روشن نمودن ابعاد آن باشد و اين کار نبايد توسط نهاد سياسي با اهداف سياسي و اقتصادي انجام گيرد، زيرا جامعه پذيري پايدار و قوي در جامعه در زمينههاي مختلف مستلزم آن است که هر نهاد و مؤسسههايي، به وظايف و کارکردهاي خاص خود مبادرت ورزيده و از دخالت در حوزههاي کارکردي ساير نهادها و مؤسسات، هر چه قدر که به ظاهر ساده و سهل به نظر آيد، خودداري کند.