چندین سال است که دریاچه ارومیه در وضعیت بحرانی به سر میبرد. تلاشهای کارشناسان و فعالان محیط زیست تا کنون برنامهای را برای احیای این دریاچه عملی نکردهاست. عواقب این موضوع گریبان گیر مردم بومی منطقه است. بادهای نمکی نه تنها کشاورزی را در این منطقه با مشکل رو به رو کرده، بلکه سلامت انسانهایی که در این منطقه زندگی میکنند را نیز تهدید میکند.
با اشباع بیش از حد نمک در دریاچه ارومیه سریعترین راه نجات از این شرایط رها کردن 30 درصد از آب پشت سدها است. این را اسماعیل کهرم کارشناس ارشد محیط زیست بیان کرده و می گوید: در آینده از نظر شناخت منابع طبیعی به جایی خواهیم رسید که سدهای اطراف دریاچه را تخریب خواهیم کرد چرا که ارزش این دریاچه از هزاران سد نیز بالاتر است اما متاسفانه هنوز قهرمان سدسازی هستیم و مدام سدهای کشور را اضافه میکنیم.
این در حالی است که نادر قاضیپور نماینده مردم ارومیه در مجلس وخیم تر شدن وضعیت دریاچه ارومیه را اینگونه بیان کرده: زمان روی کار آمدن دولت یازدهم ، دریاچه ارومیه 30 درصد آب داشت و 70 درصد آن خشک بود اما در حال حاضر 94 درصد از آب دریاچه خشک شده و تنها شش درصد آن باقی مانده است. او با انتقاد از اینکه هیچ اقدام عملی برای احیا و نجات دریاچه ارومیه انجام نشده افزود: البته جلسات خوبی میگذارند، هزینههای خوبی میکنند، دور هم جمع میشوند و در این باره صحبت میکنند اما همه برای تعطیلی کشاورزی در منطقه ما نقشه میکشند!
مژگان جمشیدی کارشناس محیط زیست و مدیر پایگاه خبری سبزپرس با بیان اینکه تا به حال بالای 42 سد روی رودخانههای دریاچه ارومیه ساخته شده که قرار است تا سال 1400 به بیش از 70 سد برسد، به نامه نیوز گفت: البته طبق دستور وزیر نیرو فعلاً قرار است ساخت سدهای جدید در این منطقه منتفی شود. سال 87 نشستی در ارومیه تحت عنوان نشست بالی ( یکی از ساحلهای دریاچه ارومیه که مجتمع تفریحی توریستی بود که با خشک شدن دریاچه از بین رفته)، با حضور رییس سازمان محیطزیست، وزیر نیرو، وزیر جهادکشاورزی و استانداران سه استان اذربایجان شرقی و غربی و کردستان برگزارشد. در این نشست تفاهم نامهای مبنی بر انجام اقدامات برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه امضا شد. یک نشست پرصدا که با هزینههای فراوان انجام شد ولی هیچ کار اجرایی صورت نگرفت. همان جا سهم آب منطقهای هر استان مشخص شد.که طبق آن وزارت جهاد برای کاهش مصرف آب باید کارهایی مثل آبیاری تحت فشار، آبیاری قطره ای و روش های دیگر را انجام دهد؛ که متاسفانه هیچ کدام اجرایی نشد"
حتی یک لیتر آب پشت سد، به ارومیه نرسیده!
این فعال محیط زیست با اشاره به عملی نشدن قولهای دولت جدید افزود: از سال گذشته که دولت عوض شد تا به امروز علارقم همه شعارها و گفته ها مبنی بر رهاسازی آب از پشت سدها ، من به عنوان کارشناس محیط زیست میگویم که تا به حال حتی یک لیتر آب هم از پشت سدها برای دریاچه ارومیه رها نشدهاست.تا به امروز فقط حرف این مساله زده شده و عملی صورت نگرفتهاست.
جمشیدی در خصوص احیای دریاچه ارومیه بیان کرد: این دریاچه هنوز هم میتواند احیا شود ولی کسانی متولی احیای دریاچه ارومیه شدهاند که خود اولین و اصلی ترین نقش را در تخریب آن داشتهاند. این مایه تاسف است که وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی، با سیاستهای غلط سد سازی، در دهههای گذشته وهم اکنون در نقاط مختلف کشور به پیش میرود. فقط دریاچه ارومیه را نداریم که نابود شدهاست. دریاچه بختگان در استان فارس، دریاچه پریشان، دریاچه پشت و تالاب گاوخونی که منتهی الیه رودخانه زاینده رود بود نیز خشکیدهاند. خیلی از دریاچهها و تالابهای ما از بین رفته است. بخش عمده این بحران به دلیل سوء مدیریت در بهرهبرداری و مدیریت آب بودهاست. در دو دهه گذشته سیاست وزارت نیرو این بود که تا جایی که امکان دارد روی هر رودخانهای به هر میزان که امکان دارد سد بسازند. سدهایی که به نظر کارشناسان حتی آبی نبود تا پشت آن جمع شود. حتی وزیر نیرو در اظهاراتش گفته که خیلی از سدها نباید ساخته میشد چون آبی پشتش نیست.
هنوز در برپاشنه بی تدبیری میچرخد
این کارشناس محیط زیست از ادامه بهره برداریها از دریاچه ارومیه خبر داد و گفت: متاسفانه امروز میبینیم از لاشه و جنازه دریاچه ارومیه هم میخواهند به نوعی بهرهکشی کنند. طرحهای مختلفی برای انتقال آب به دریاچه ارائه میشود. طرحهایی که به باور کارشناسان وزارت نیرو و محیط زیست مسکنهای مقطعی هستند و نمیتوانند درمان قطعی دریاچه ارومیه باشد. فقط با این طرحها میتوان در یک مقطع با هزینه هنگفت آب را از یک منطقه به منطقه دیگر برد ولی نهایتا دریاچهای احیا نمیشود.
جمشیدی می گوید: برداشت نمک از دریاچه هک کاملا با دید صنعتی صورت میگیرد. سازمان زمین شناسی اصرار دارد که بگوید دریاچه به حالت پلایا نزدیک شده و در نتیجه یک دریاچه مرده است . فعالان محیط زیست این گفته را به هیچ وجه قبول ندارند. دریاچه ارومیه یک دریاچه مرده نیست بلکه یک دریاچه بیمار است که علت بیماری اش هم دخالتهای انسانی است. برای دریاچه مرده نمیتوان کاری کرد ولی خیلی کارها می توان برای ارومیه انجام داد. خیلی از سازمانها من جمله سازمان زمین شناسی اصرار دارند ثابت کنند که این یک دریاچه مرده و در نتیجه یک تهدید برای منطقه است. دریاچه ای که در سال های گذشته به عنوان غده سرطانی شناخته میشد.
وی افزود: همینطور میگویند دریاچه ارومیه مرده و حال باید از بسترش نمک برداشت شود تا جلوی توفانهای نمکی گرفتهشود که البته این برداشت خود درآمدزا خواهدبود. ژاپن هم همیشه برای برداشت املاح از دریاچهها و تالابهای ما آماده است، قطعًا اولین متقاضی املاح ارزشمند دریاچه است. در صورتی که هرگونه دستکاری در این دریاچه شرایط را بدتر میکند. حتی پیشنهادی بود که سازهای مثل سد در درون دریاچه ایجاد کنیم تا آب را در یک نقطه جمع کند . یا اینکه دریاچه را تکه تکه و تقسیم بندی کنیم. طرحهایی که فقط در ایران ممکن است بها داده شود. من به عنوان کارشناس برای تمام اتفاقهایی که در یک سال اخیر برای دریاچه ارومیه افتاده و وعدههایی که برای احیای آن دادهاند میگویم هنوز در بر پاشنه بی تدبیری میچرخد.
جمشیدی با بیان این مهم که برای حل مشکلات زیست محیطی کسی به نظر کارشناسان محیط زیست ارزش قایل نیست، افزود: وقتی کارشناسان اخطار میدهند اگر دریاچه خشک شود منطقه با مشکلاتی همانند خشکی دریاچه هامون مواجه میشود. مشکلاتی که صدها هزار پناهنده زیست محیطی در سیستان ایجاد کرد و این افراد مجبور شدند به شهرهای اطراف مهاجرت کرده و آلونک نشین شدند. این امر باعث هزار و یک معضل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در منطقه شد. اینها میتوانند عوارض از بین رفتن یک اکوسیسم باشد. حال این اکوسیستم میتواند جنگل، مرتع یا دریاچه باشد. قبل و بعد از بحران به توصیههای کارشناسان محیط زیست توجه نمی کنند و بعد از بحران هم خود میخواهند مشکل را رفع کنند.
علم احیای اکولوژیک در این مملکت خریداری ندارد
این کارشناس محیط زیست با اشاره به اعتراض هایی که طی سالیان برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه شده، گفت: به خاطر دارم اولین اعتراضی که به عنوان طرفدار محیط زیست برای نابودی دریاچه ارومیه انجام دادم، در سال 79 بود. 14 سال پیش گفتیم که 3 سال است سطح آب دریاچه پایین آمده است. لازم به ذکر است آن زمان کمبود آب نداشتیم. سازمان محیط زیست از آن زمان هشدارهای فعالان محیط زیست را جدی نگرفت. متاسفانه از اوایل دهه 80 شاهد افت شدید آب دریاچه بودیم تا به امروز که با چنین وضعی مواجه هستیم. حال تصمیمهای مختلفی برای دریاچه ارومیه گرفته میشود. هرکس به ظن خود میخواهد از دریاچه ارومیه بهرهبرداری کند. اگر دیروز سود در سد سازی بود، امروز سود در انتقال آب است. این مایه تاسف است که علم احیای اکولوژیک در این مملکت خریداری ندارد. برای احیای دریاچه ارومیه از همه نظرخواهی شد به جز اکولوژیستها که کارشان همین است.
جمشیدی عملی شدن طرح انتقال آب برای احیای دریاچه ارومیه را زمینه ساز ویرانی در اکوسیستمهای دیگر دانست و افزود: برای احیای ارومیه تصمیماتی گرفته میشود که از دریای خزر یا رودخانه ارس با هزینههای هنگفت آب انتقال دهند. من همین الان میگویم این دریاچه با این رویه که گرفتهشده در 10 سال آینده هم احیا نخواهدشد. اکر کار را به دست اکولوژیستها، بیولوژیستها و کارشناسان محیط زیست بدهند قطعاً راهکاری با هزینههای کمتر برای احیای دریاچه پیدا خواهدشد. گویی در طرحهای کنونی که با هزینه های هنگفت ارائه میشود دریاچه را به عنوان استخر آب میبینند که آبش میتواند هر آبی، از فاضلاب خانه تا آب دریای خزرباشد. در صورتی که دریاچه ارومیه یک اکوسیستم زنده است با ویژگیهای خاص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی! اگر بتوانیم دریاچه را با حفظ این ویژگیها، با حفظ میزان شوری آبش احیا کنیم هنر کردهایم. نه اینکه با انتقال آب شیرین به این دریاچه یا انتقال گونهای غیر بومی به این منطقه سعی در احیایش داشتهباشیم. این روند احیای اکولوژیک نیست بلکه ادامه روند طرحهای سد سازی است.
وی درباره خطر بادهای نمکی که بر اثر خشک شدن دریاچه ارومیه در منطقه پخش میشود، بیان کرد: هرچه به سمت داخل دریاچه میرویم لایههای نمکی قطورتر میشوند. بستر نمکی خیلی قطوری در کف دریاچه تشکیل شدهاست. لایههایی به عمق نیم متر یا بیشتر در این نواحی هستند که به تنهایی به صورت بادهای نمکی بلند نمیشوند. هرگونه دست کاری ایجاد شده برای برداشت نمک در این منطقه وارد فعالیت معدنی میشود. به صورتی که یک سری سازهها را وارد این منطقه میکنند و با استفاده از ابزار آلات شروع به کندن نمک از بستر رودخانه میکنند. در طول این پروسه لایههای نمکی پودر شده، به راحتی با یک باد به هوا پخش شده و به صورت تهدید در میآید. به همین دلیل است که امروز بعضی از کاشناسان بر این اعتقاداند که نباید از نمکهای دریاچه ارومیه برداشت کرد و به هیچ عنوان نباید در آن دست برد چون هرگونه دستکاری موجب افزایش بادهای نمکی خواهد شد. عمده بادهای نمکی هم از حاشیه دریاچه هست جایی که میزان نمک کمتر بوده و تالابهای اقماری در این مناطق وجود داشت. که بسیاری از این تالابها خشک شدند و ذرات ماسه همراه ذرات نمک به هوا بلند شده و میتواند برای سلامت مردمی که در حاشیه دریاچه زندگی میکنند خطرزا باشند.