گروه اجتماعي: آيا 36 کيلومتر تونل ، مقابله با حفر چاه هاي غير مجاز، همراهي برخي از جوامع محلي و پيراموني درياچه و اطلاعرساني و لايروبي بيش از 200 کيلومتر رودخانههاي منتهي به درياچه موثر نبودهاند؟
در کشوري که هواداري از يک تيم فوتبال، حذف يک گوينده خبر، واردات گوشت يخزده، تشويق/تهديد به ازدواج، نحوه همسرداري و زاد و ولد به »سياست« ربط داده ميشود، قضاوت کردن در مورد هر موفقيت و شکستي حتي در حوزه محيطزيست که قاعدتاً بايد به دور از زندهباد و مُردهبادها باشد، هم اسير حب و بغضهاي سياسي است. درگير مناقشهي پايان ناپذير چپ و راست. اصلاح طلب و اصولگرا. روحاني و احمدينژاد و ايران و خارج! نگاههاي مطلق سياه و سفيد محض.درياچه اروميه در ده سال گذشته به يک غول سفيد و هراسناک تبديل شد که چند کشتي در آن به نمک نشستند. متخصصان از »سونامي نمک« گفتند که ميتواند زندگي ميليونها ايراني را مختل کند. موضوع از يک نوستالژي به يک تهديد ملي تبديل شد. آنها که قبل از علني شدن خشکي درياچه به اروميه سفر کرده بودند در آلبومهاي قديمي عکسي سوار بر قايق از اين درياچه داشتند. درياچهاي که به سرعت رو به زوال ميرفت و اين روند را نميشد زير هيچ فرشي پنهان کرد.حسن روحاني سال 1392 در فيلم کوتاه تبليغاتياش چند دقيقه را به لزوم احياي اين درياچه اختصاص داد. اين شايد نخستينبار بود که در فيلم تبليغاتي نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري يکي از کانديداها به يک معضل محيطزيستي اشاره ميکرد.28 مرداد 1392 در اولين نشست هيات دولت به رياست روحاني، مصوب شد کارگروه نجات درياچه اروميه با مسئوليت وزير نيرو و عضويت وزراي جهاد کشاورزي، رييس سازمان حفاظت محيط زيست و نماينده معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي ايجاد شود.او دولت خود را »دولت محيطزيستي« لقب داد. عنواني که بعدها بارها از سوي فعالان محيطزيست و حاميانش در روند کارزار انتخابات مورد نقد قرار گرفت. احياي درياچهاي که به شدت رو به مرگ ميرفت امري محال به نظر ميرسيد.حتي پرويز کردواني پيشنهاد داد درياچه خشک و يک پارک حيواني-گياهي در آن احداث شود.روحاني چهار سال بعد در ورزشگاه شهيد آهندوست اروميه با استقبال 8 هزار نفري مردم اين شهر با شعار »درياچه اروميه احيا بايد گردد« روبهرو شد و گفت: »دولت آينده، دولت شعور است نه شعار. درياچه اروميه را احيا خواهيم کرد و نخواهيم گذاشت خشک شود. شما گفته بوديد که درياچه را با اشک چشمتان پر ميکنيد. من به فداي چشمان همه آذربايجان هستم. بدانيد که من به شما قول ميدهم اگر بار مسئوليت اجرايي بر دوش من قرار گرفت در اولين روز دولت، درياچه اروميه در دستور کار خواهد بود«.بار مسئوليت بر دوش او گذاشته شد. ستاد احياي درياچه اروميه که تلاش ميکرد خود را از هيجانات سياسي دور نگهدارد و اصرار داشت که عملکردش»علمي و فني است نه سياسي و شعاري« برنامههايش را پي گرفت و البته کماکان احياي درياچه با يک ترديد عمومي همراه بود. منتقدان روحاني اين شعار او را يک »وعده افسانهاي« عنوان کردند.بارندگيهاي سيلآساي بهار 98 گرچه خسارتبار بود و به صورت مشخص در لرستان، گلستان و خوزستان ضربه مهلک ديگري را بر بدنه دولت روحاني وارد کرد اما آب را به رگهاي خشکيده درياچهها و تالابها برگرداند. حالا در خرداد 1399 و در حاليکه اندک اندک برخي از ياران روحاني آماده پياده شدن از قطار از او هستند و به نظر ميرسد روزهاي دشوارتري هم از راه برسند، رييسجمهور در جلسه هيات وزيران با اعتماد به نفس از موفقيتآميز بودن روند احياي درياچه اروميه سخن گفت و افزود:»90 درصد گرد و غبار درياچه اروميه در دولتهاي يازدهم و دوازدهم مهار شد و اين عظيمترين کار محيطزيستي در تاريخ کشور است.«
عکسها و ويدئوها هم نشان ميدهد که درياچه از زوال فاصله گرفته و مردم شادمانه در کنار آن به تفريح مشغول هستند و اين سخن فقط يک تقلا براي نشان دادن تحقق وعده هاي انتخاباتي نيست. اما اين موضوع هم منتقدان خودش را هم دارد. يک فعال اصولگرا در واکنش به سخنان روحاني در توئيتر نوشته است:احياي درياچه اروميه يکي از وعدههاي الهي بود که پس از چند سال خشکسالي، و بر اثر بارشهاي دو سال اخير رخ داد و نه وعده رئيسجمهور! مجلس انقلابي بايد به چگونگي هزينهکرد اين 100 هزار ميليارد ريال پول بيتالمال توسط دولت و نتايج اين هزينهکرد ورود کند«.در جامعه سياستزدهاي که هيجان جاي خرد را گرفته است و روزنامهنگاري سياه هم به آن دامن ميزند، داوري در مورد يک اقدام محيطزيستي مثل احياي درياچه اروميه هم از حاشيههاي سياسي به دور نميماند. دفاع از اين اقدام چنان پرهزينه است که فرد متهم ميشود قصد پنهان کردن ضعفهاي دولت در زمينههاي اقتصادي و اجتماعي را دارد و براي اين کار هم سبيلاش را چرب کردهاند، اما حمله به دولت و هر دستاوردي در کشور اين روزها »لايک« دارد و چه کسي است که مقابله وسوسه قهرمانشدن مجازي مقاومت کند؟حتي روحاني هم نميتواند منکر نقش موثر بارندگيهاي دو سال اخير در نفس کشيدن مجدد درياچه اروميه باشد اما آيا اقداماتي نظير احداث 36 کيلومتر تونل براي انتقال آب به درياچه، مقابله جدي با حفر چاه_هاي غير مجاز، همراهي برخي از جوامع محلي و پيراموني درياچه و اطلاعرساني و فعاليت هاي تبليغي و هشداردهنده فعالان محيط يست، لايروبي بيش از 200 کيلومتر رودخانههاي منتهي به درياچه، اتصال 25کيلومتر از رودخانههاي سيمينه و زرينه و مهاباد به پيکره اصلي درياچه اروميه، مهار سيلابها و هدايت آنها به سمت درياچه، تغيير سبک کشاورزي به سمت آبياريهاي نوين، تغيير نوع کشاورزي از چغندر و ذرت به کلزا، گياهان دارويي، زعفران، گلمحمدي و ... که مصرف آب کمتري دارند و ... موثر نبودهاند؟ اگر دولتي که زير فشار خردکننده منتقدان داخلي و بينالمللي است و در زمينه اقتصادي کارد به استخوانش رسيده، اين پروژه را رها ميکرد امروز ميشد روي درياچه اروميه قايقي راند؟
منتقدان حق دارند که پاسخهاي روشن بخواهند و البته زمان براي اثبات اين نکته که هزينهها هيچ فايدهاي نداشته و با اولين خشکسالي درياچه به سالهاي نمکين قبل برميگردد يا نه، اما حتي اگر با روحاني، عيسي کلانتري، وزير نيرو، اعضاي ستاد احياي درياچه اروميه و ... مخالف هستيم، بد نيست سري به درياچه اروميه بزنيم و آن را با عکسهايي که قبلاً ديدهايم مقايسه کنيم. اگر حالش بهتر است شجاعت به خرج بدهيم و همانطور که در روزهاي خشک شدنش در فضاي مجازي سوگنامه مينوشتيم که فريادرسي نيست، همه چيز رو به نابودي است و هيچ اميدي به درياچه اروميه وجود ندارد و به حال خودش رها شده است، حالا حتي بياشاره به روحاني و دولتش هشتگ بزنيم:#حال_خوب_درياچه_اروميه! به گزارش امانت به نقل از عصر ايران،درياچه اروميه صدها سال است که بيتوجه به دولتهايي که ميآيند و ميروند، نفس ميکشد، حياتش حيات ايران است، لواسان نيست که بشود به نام کسي سند زد، سرمايه يک ملت است نه هيچ دولتي. حتي اگر با هم اختلافنظر داريم، پايمان را از روي گلوي مسائل محيطزيستي برداريم و آنها را به گوشت قرباني پوززنيها و مچخواباندنهاي سياسي نکنيم.