
گروه فرهنگي:شيوع ويروس کرونا در سراسر دنيا در اين چند ماه هنر را هم بينصيب نگذاشته است؛ عدهاي بر صورت مجسمههاي جهان ماسک زدند و عدهاي نيز به ابداعاتي همچون کشيدن ماسک براي صورت کاراکترهاي نقاشيهاي معروف اقدام کردند.
در ايران هم آثار هنري بعضا براي مقابله با کرونا مورد استفاده قرار گرفتهاند که از جمله حرکتهاي اخير، گذاشتن ماسک بر صورت مجسمه ابن سينا ـ اثر استاد ابوالحسن صديقي ـ در همدان است؛ حرکتي که تحت اين عنوان تعبير شده که ميتواند قدمي در راه فرهنگسازي بيشتر براي ماسک زدن به حساب آيد.
در اينباره با کامبيز صبري ـ مجسمهساز ـ صحبت کرديم و اين پرسش را به بحث گذاشته است که آيا چنين حرکتي ميتواند نوعي تخريبگرايي آثار فرهنگي هنري و ونداليسم تلقي شود يا عملکردي است توجيهپذير در جهت استفاده از ابزار هنر براي فرهنگسازي در جامعه؟
پس از اينکه موضوع را با او در ميان گذاشتيم، عنوان کرد: در دنيا دست بردن در مجسمهها اساسا از فرهنگ به دور است؛ البته در مدت اخير در آمريکا يا کشورهاي ديگر که اعتراضاتي بر عليه نژادپرستي روي داد، مجسمههايي تخريب شدند که اين آثار بر اساس شخصيتهايي که در کشف آمريکا و فتح قبيلههاي مختلف، نقش مخرب داشتهاند، ساخته شده بودند.
ادامه داد: نمونهاي از دست بردن در آثار هنري به علت شيوع کرونا را ميتوان در خانه هنرمندان ديد؛ در ضلع جنوبي خانه هنرمندان، يک مجسمه اسب وجود دارد که براي آن ماسک زدهاند که اتفاقا با تاکيد زيادي هم ماسک را محکم کردهاند!
اکنون هم براي مجسمه ابن سينا ماسک زدهاند. تاکيد بر چنين چيزي، در ادامه مسائل خيلي دردسرسازتري درست ميکند؛ يعني ممکن است بيايند براي آثار ساختهشده بر اساس شخصيتهاي سياسي که داراي مشکل هستند نيز ماسک بگذارند
که اين امر باعث تغيير وجهه آن کاراکتر هم خواهد شد.
او پيشنهادهايي را براي ترويج فرهنگ ماسک زدن بيان کرد و گفت: ميتوان پرفورمنسهايي را در خيابان يا مکانهاي پر رفت و آمد برگزار کرد که ممکن است در طول برگزاري 500 تا 1000 نفر بيننده داشته باشد؛ البته اگر اجراي چنين برنامهاي از تلويزيون پخش شود، در آن صورت چند ميليون بازديدکننده خواهد داشت.
همچنين ميتوان از مانيتورهاي مترو، پرفورمنسها، فيلم يا انيميشنهايي که براي اين کار ساخته شده را پخش کرد و براي جمعيت بيشتري فرهنگسازي کرد؛ بنابراين اساسا مجسمه، مديايي نيست که پاسخگوي چنين موضوعاتي باشد.
مدياهايي مانند عکس، فيلم و در بخش هنرهاي تجسمي پرفورمنس يا چيدمان ميتواند موثر باشد.
در نتيجه بايد از هنرمندان هنر مفهومي براي اين کار کمک گرفت که براي اين موضوع يک محتوا تعريف کنند و پروژه را به انجام برسانند؛ البته منظور اين نيست که نميتوان با مجسمه براي اين موضوع چيزي ساخت ولي اثر بخشي آن کمتر خواهد بود.
صبري تصريح کرد: در مقطع کنوني هنر عمومي که متولي بخش مهمي از آن سازمان زيباسازي و شهرداري است، در اين مدت به جاي استفاده از آثار هنري با نوشتار به بحث فرهنگسازي درباره ماسک زدن پرداخت که روش خيلي جذابي نيست و تا حدودي حوصله سر بر است.
در حالي که ميتوانند با برگزاري نمايشگاهي و فيلمبرداري و عکاسي از آن و نمايش اين تصاوير در سطح گسترده،
به صورت موثرتر فرهنگسازي و ايدهپردازي کنند. با اجراي ايدهها حتي زماني که کرونا متوقف شد، جمعيت بيشتري ميتوانند اصل اثر را هم ببينند، گرچه که در قالب يک پرفورمنس خياباني که مدت زمان محدودي ميتواند برپا باشد، تعداد کمتري هنگام رفت و آمد، ميتوانند کار را ببينند.
او اضافه کرد: شهرداري يا سازمان زيباسازي بايد اين موضوع را به عنوان فراخوان اعلام کند و به انجام برساند تا آدمها فرصت کنند درباره اين موضوع فکر کنند. از آنجايي که قرار است مدتي طولاني با کرونا زندگي کنيم اجراي چنين پروژهاي ضروري خواهد بود و سازمان زيباسازي بايد به فکر کارهاي درازمدت باشد.
بايد با هنر عمومي کارهايي را طراحي کنيم و در سطح شهر نصب کنيم نه اينکه به مجسمه ابن سينا ماسک بزنيم.
به گزارش امانت به نقل از ايسنا،کامبيز صبري در پايان گفت: براي برخورد با کرونا رويکردهاي بسيار مختلفي داريم که ميتوان در ژانرهاي مختلف روي آن کار کرد؛ مثلا ميتوانيم نگاه ماکروسکوپي به اين ويروس داشته باشيم.
به عنوان مثال اگر اين ويروس در اشل چندين برابر با قطري به اندازه 2 متر ساخته شود و حدود 10 تا از اين کار به صورت رنگي در جايي گذاشته شود، کودکان هنگام گذر از آن مسير برايشان سوال ايجاد خواهد شد که چيست و پدر مادرها درباره آن توضيح خواهند داد.