
گروه دين و انديشه:استاديار الهيات و معارف اسلامي دانشگاه فردوسي گفت: به مرور زمان بعد معرفتي دين کاهش و بعد مناسکي و شعائري دين افزايش پيدا کردهاست و اين موضوع سبب شده مردم به منفعتطلبي، خواص سور و مناسک ديني اهتمام ويژهاي بورزند.
عليرضا آزاد در نقد خواص و فضائل سور قرآن کريم اظهار کرد: جناب شيخ صدوق در کتاب »ثوابالاعمال« بيش از صد روايت درمورد خواص و فضائل سور بيان کردهاست و در مواقعي نيز اين خواص و فضائل توأم با يکديگر گفته شدهاند. بسياري از اين روايات از طريق شيعه بيان شدهاند؛ به طوري که روايات فضائل و خواص در مذهب شيعه چند برابر اهل سنت وجود دارد، همانطور که در طب اسلامي نيز شيعه دهها برابر اهل سنت روايت بيان ميکند.
وي ادامه داد: »حسنبنعليبن ابي حمزه بطائني« عالمي شيعي است که شيخ صدوق اين روايات را از او نقل ميکند و جناب کشي که صاحب يکي از چهار کتاب اصلي رجالي شيعه است، استاد بسياري از علماي بزرگ شيعه نيز محسوب ميشود و به علاوه کتاب او نزديکترين کتاب به دوره معصومين شناخته شدهاست، در کتاب رجالي شيعه ميگويد »او کذاب و ملعون است و در ادامه نيز درخصوص روايات خواص و فضائل سور ميفرمايد: من حتي نقل کردن يک حديث از آن را جايز نميدانم«.
اين استاديار الهيات و معارف اسلامي دانشگاه فردوسي بيان کرد: علامه مجلسي جزء علمايي محسوب ميشوند که نسبت به احاديث بسيار آسانگير هستند و سعي ميکنند تا حد امکان روايت و يا حديثي را رد نکنند. ايشان نيز درباره روايات خواص و فضائل سور ميفرمايند: ما يقين داريم که امثال اين روايات دروغ است. درکنار اين که اين مسائل به لحاظ علمي کاملاً واضح هستند، اين سوال باقي ميماند که چرا مردم تا اين اندازه به روايات خواص آيات توجه نشان ميدهند؟
آزاد خاطرنشان کرد: به طوري که اين تصور ايجاد شدهاست که مشکلات اقتصادي، خانوادگي، نظامي، مملکتي، جسماني و ... با خواندن آيهاي برطرف خواهدشد. به نظر من اين دلايل براي رشد مقوله خواص سور در برابر افول موضوع فضائل سور به وجود آمدهاست. در چنين شرايطي با توجه به اين که فضائل سور رو به افول هستند، چرا خواص سور رو به رشد هستند؟
وي افزود: به نظر ميرسد امروزه عموماً انسانها نگاه منفعتطلبانه به موضوعات مختلف پيدا کردهاند. انسانها در گذشته نيز منفعتطلب بودهاند اما امروزه درجه منفعتطلبي بيشتر شدهاست. همانطور که بيان کرديم در گذشته به دنبال انتظارات خدا از انسان بودهايم و در حال حاضر به دنبال انتظارات بشر از دين هستيم و ميخواهيم بدانيم دين چه فايدهاي براي ما دارد؛ به طوري که قصد داريم تا حد امکان دين را به ابزار تبديل کنيم.
اين استاد دانشگاه عنوان کرد: درواقع دين آمال فکري نبوده و در نظر عدهي زيادي ابزاري عملي به حساب ميآيد. لذا چنانچه آيهاي از قرآن انساني را شفا دهد، تعبير خوبي از دين ايجاد ميشود اما اگر اين آيه انساني را شفا نداده و اين که نگاه افراد به انسانها، طبيعت، آسمان و ... را تغيير داده و متفاوت سازد، خيلي مورد توجه و معيار قرار نميگيرد؛ به تعبيري ما در پي منفعت عيني هستيم. آزاد تصريح کرد: دين امروز تا حد زيادي از بعد معرفتي فاصله ميگيرد و به بعد مناسکي و شعائري متمايل ميشود. به عنوان مثال تعداد کمي از افراد به دنبال تفسير قرآن هستند اما بسياري از افراد معتکف ميشوند، کمتر کسي ميتواند درخصوص حضرت ابوالفضل (ع) و تأثير ايشان بر زندگي خود بنويسد اما خيلي از افراد به پيادهروي اربعين ميروند. اين موارد نمونهاي از دين مناسکي و شعائري است که از ساحت معرفت به ساحت رفتار و عمل سوق پيدا ميکند.
وي تشريح کرد: زيارت و مناسک، بخشي از دين و لازمه آن هستند در حالي که معرفت ديني نيز لازم است و بايد وجود داشتهباشد. اما ما به تدريج و به مرور زمان از بعد معرفتي کاسته و به بعد مناسکي ميافزاييم و اين موضوعات در قالب کتاب »گنجهاي معنوي« نمايان ميشوند. به شکلي که تفسير »الميزان« به اندازه کتاب »گنجهاي معنوي« به چاپ نرسيدهاست که اين موضوع بيانگر اين است که رويکرد قرآني ما به کدام سمت پيش ميرود.
اين استاديار الهيات و معارف اسلامي دانشگاه فردوسي اضافه کرد: بسياري از افراد اين رويکرد و نگرش را کاربرديسازي قرآن ميدانند؛ در حالي که اين نگرش سطحيترين نگاه به کاربرديسازي است. در ديني که به جاي خدا، انسان محور قرار ميگيرد، منفعتطلبي، مناسکجويي و خواص سور اهميت بيشتري پيدا ميکنند.
آزاد بيان کرد: اگر ما باور داشتهباشيم که جسم و روح دو روي يک سکه هستند، مسائل روحي و جسمي به يکديگر تنيدهاند و روح و جسم هر دو بر يکديگر تأثيرگذار هستند، تا حدي بايد به خواص آيات و سور نيز در کنار وجود بعد معرفتي توجه داشتهباشيم. به اين معني که فهم و درک آيات، توجه به بعد معرفتي آيات و تعالي روح از طريق اين آيات قطعاً آثار جسماني نيز در پي خواهدداشت.
وي اظهار کرد: مخصوصاً اگر باور ما در تعريف جسم و روح، دوگانگي موجود در تعاريفي که از بسياري متکلمين شنيدهايم، نباشد بلکه با رويکرد ملاصدرا به اين موضوع توجه کنيم. تعريف ملاصدرا از جسم و روح کمي متفاوت از تعريف ما در اين خصوص است. به طوري که ملاصدرا جسم را همان روح در صورت نازله و روح را همان جسم در صورت عاليه ميداند و جسم و روح را دو مرحله از يک چيز ميداند. در اين نگرش قطعاً علقه بيشتري ميان اين دو مشاهده کرده و تأثيرات خواص مادي آيات با تأثيرات معرفتي آنها مرتبط خواهدبود.
استاديار الهيات و معارف اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد با بيان اين که مبحث ساختار سور عمر زيادي در مباحث قرآني ندارد، گفت: شايد حدود 10 يا 15 سال است که موضوع ساختار سور مورد توجه قرار گرفتهاست. به طوري که افرادي با استفاده از متون گذشته و کتابهاي اشخاصي مانند »بقائي« و ... سعي کردهاند موضوعي مطرح کنند مبني بر اين که هر سوره يک نکته محوري و يک ساختار معنايي دارند.
آزاد ادامه داد: امروزه نيز کساني موضوع گنجنامه يا تزاروس قرآني را بررسي ميکنند تا بتوانند با استفاده از هوش مصنوعي به سراغ طراحي ساختار سوره بروند. اما آنچه بيان ميکنم مربوط به هوش مصنوعي نيست زيرا حاصل عملکرد هوش مصنوعي وارد اين قضايا نشدهاست و در واقع آنچه بيان ميشود تدبرهايي با ايدهاي جديد و روشي سنتي به حساب ميآيد.
اين استاد دانشگاه اضافه کرد: او براساس کنش و گفتار سرل که تمام کنشها را در پنج دسته قرار ميدهد، پراکنش کنشها در آيات سوره لقمان را آمارگيري ميکند. سرل معتقد است کنشها در پنج تيپ اظهاري، ترغيبي، تعهدي، عاطفي و اعلامي قرار ميگيرند. در سوره لقمان 57 درصد کنشها ترغيبي، 21 درصد آنها اظهاري، 20 درصد عاطفي و يک درصد تعهدي است و کنش اعلامي نيز در اين سوره وجود ندارد.
آزاد تشريح کرد: اما متأسفانه در تعدادي از تفسيرهاي سوره لقمان، شخص مفسر در ضمن تفسير خود 80 درصد از کنشهاي اعلامي استفاده ميکند، در حالي که سوره کنش اعلامي ندارد. عدم وجود کنش اعلامي در اين سوره به اين دليل است که سوره لقمان مکي است و سعي دارد در مردم رغبت و تمايل ايجاد کرده و دلها را نرم سازد و قصد ندارد الزاماً دستور بدهد. در سورههايي که هدف آنها اخلاقي است، قطعاً کنشهاي ترغيبي، اظهاري و عاطفي بيشتري وجود دارد. تفسير کاربردي قرآن درواقع به اين معني است که چگونگي تبليغ دين توسط خداوند را در نظر گرفته و ما نيز همين مشي را دنبال کنيم.
به گزارش امانت به نقل از ايسنا،وي خاطرنشان کرد: ممکن است استفاده از نظريه شخصي غربي که استادي (بنجامين باسلر) يهودي نيز داشتهاست، درمورد تفسير قرآن براي برخي دوستان تعجببرانگيز باشد و عجيب به نظر برسد و اين سؤال ايجاد شود که چرا نظريات ادبا مسلمان مورد استفاده قرار نگرفتهاست؟استاديار الهيات و معارف اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد ادامه داد: در اين باره ميتوان بيان کرد که آيا ادبا اسلامي که ما براساس ديدگاههاي صرفي، نحوي و بلاغي آنها قرآن را تفسير ميکنيم، مؤمن درجه يک بودهاند؟ در حالي که برخي از اين اديبان در شرابخواري مشهور بوده، اما در در علم نحو تخصص داشته و عالم بودهاند و در طول تاريخ علما از آراء و نظرات نحوي و ادبي آنها استفاده کردهاند.آزاد گفت: به طوري که حضرت علي (ع) در نهجالبلاغه براي بيان مراتب اخلاق و انسانيت چهار بار به شعر عرب جاهلي بتپرست استشهاد کردهاند؛ بدين صورت که شعر عرب جاهلي را بيان کرده و استفاده درستي از آن ميکنند.
درواقع به دليل بتپرست بودن و شرابخوار بودن افراد، شعر و يا نظريات ادبي آنها را کنار نميگذارند. به اين ترتيب بهرهگيري از اندوختههاي دانش بشري که توسط هر فردي و با هر دين و مذهبي به دستآمدهاست، براي مباحث تحليل و نقد ادبي متون گوناگون ايرادي ندارد و چنانچه اين دستيافتهها در بعد زبان و فهم ما ميگنجد بايد مورد استفاده قرار گيرند؛ زيرا حيف است که خود را از دستاوردهاي بزرگ علم زبانشناسي محروم کنيم.